دختری از نسل انتظار

سلام بر دختران ناز سرزمينم  كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نام  گل ريحانه را بر شما  نهاده است .

سلام بر مرواريدهاي كشورم ، بر طلا وگل  هاي سرزمينم كه خداوند مهربان  شما را همچون مرواريد، زيبا ؛همچون طلا با ارزش و درخشنده وهمچون گل ،لطيف ووزيباآفريده است  ……..

ادامه »

 احترام به خاله 

از امام صادق عليه السلام نقل است كه مردى حضور رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و گفت: «در زمان جاهليّت داراى دخترى شدم، او را بزرگ كردم تا به حد بلوغ رسيد. لباس و زيور بر تنش كردم و او را به كنار چاهى آورم در ميان چاه انداختم، و آخرين سخنى كه از او شنيدم اين بود: يا ابَتاه: اى پدرجان.

اكنون پشيمانم و از شما مى‏ خواهم بفرماييد كه اين گناه را چگونه جبران كنم؟»
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «آيا مادرت زنده است؟» گفت: «خير.» فرمود: «آيا خاله دارى؟» گفت: «آرى.»
فرمود:
«فَابْرِرْها فَانَّها بِمَنْزِلَةِ الْامِّ يُكفِّرُ عَنْكَ ما صَنَعْتَ».
«به او نيكى كن؛ زيرا خاله همانند مادر است و نيكى به او گناهانت را جبران مى‏ كند.» 

منبع :  داستانهاى اصول كافى، محمد محمّدى اشتهاردى، قم، نشر معارف اسلامى، ج 2، ص 301. اكبرى، محمود، براى ريحانه : رهنمودهايى براى دختران جوان، 1جلد، گلستان ادب - قم، چاپ: شانزدهم، 1384 ه.ش.ص64

پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند :

كسى كه با زنى نامحرم‏ از سر شهوت شوخى‏ و مزاح كند، به ازاى هر كلمه‏ اى كه بر زبان آورده باشد هزار سال او را نگاه دارند.

ثواب الاعمال عقاب الاعمال ، ترجمه انصاري ص559

ابوبصير نقل كرده‏ است كه زمانى كه در كوفه بودم به يكى از بانوان درس قرآن مى‏ دادم. روزى به مناسبتى با او شوخى كردم. مدتى گذشت تا در مدينه حضور امام باقر عليه السلام رسيدم. آن حضرت مرا مورد سرزنش قرار داد و فرمود: «كسى كه در جاى خلوت گناه كند، نظر لطف خدا از او بر مى‏ گردد.» سپس فرمود: «اين چه سخنى بود كه به آن زن گفتى؟!»
از شدت شرم، سر در گريبان و توبه كردم. امام باقر عليه السلام به من فرمود كه «مراقب باش كه تكرار نكنى و با زن نامحرم شوخى ننمايى.»

منابع :

بحار، ج 46، ص 247.

اكبرى، محمود، براى ريحانه : رهنمودهايى براى دختران جوان، 1جلد، گلستان ادب - قم، چاپ: شانزدهم، 1384 ه.ش.ص70

                                           نتیجه بی ادبی به والدین

عن ابی جعفر(عليه السلام ) قال:

ان ابی نظر الی رجل و معه ابنه یمشی و الابن متکی ء علی ذراع الاب، قال:

فما کلمه ابی مقتا له حتی فارق الدنیا.

امام صادق(عليه السلام ) فرمود:

پدرم مردی را دید که پسرش همراهش راه می رفت و به بازوی پدر تکیه کرده بود، (وقتی این جریان را دید) تا زنده بود از روی ناراحتی و خشم با او صحبت نکرد.

بحار الانوار، ج 74، ص 64.